دوستان دیروز و آشنایان امروز محور ریاض
تمیم بن حمد آل ثانی: امیر قطر در سال های اولیه بدست گرفتن قدرت، به شدت با عربستان در مسائل منطقه ای همسویی داشت. همسویی با عربستان به حدی بود که قطر با وجود گرایشات اخوانی، در پرونده مهم مصر، چشم خود را بر روی اختلافات با عربستان بست. بن حمد حتی در جریان حمله به یمن، خود را عضوی از ائتلاف موسوم به "ضد تروریسم" می خواند و از سرکوب های شدید عربستان ضد یمنی های طرفدار انصارالله پشتیبانی سیاسی می کرد. دوحه در کنفرانس کشورهای مسلمان با ترامپ هم حضور داشت و به هیچ عنوان فکر نمی کرد مورد بی مهری آل سعود قرار گیرد. ولی با گذشت تنها یک هفته از جلسه مشترک کشورهای عربی با ترامپ در ریاض، آل سعود به همراه آل نهیان (امارات) ، آل خلیفه (بحرین) و السیسی، آل ثانی را تحریم کردند و شوکی بزرگ را به منطقه وارد آوردند. در کنار حصر، با برنامه ریزی بن سلمان، شخصیت های معارض قطری، مورد حمایت بیشتری قرار گرفتند که در صدر آنان، عبدالله آل ثانی، پسر عمومی تمیم بن حمد قرار داشت. (لازم به ذکر است که حتی عبدالله آل ثانی هم در نهایت با مشاهده دخالت های بیش از حد عربستان، اعتراض کرد و مورد غضب آل سعود واقع شد).
تحریم قطر که به "حصر قطر" معروف شده، باعث جدایی کامل دوحه از محور ریاض شد. با وجود آن که تمیم بن حمد تلاش دارد روابط خود با عربستان را بهبود بخشد، جاه طلبی های بن سلمان مانع از این امر شده است. امیر قطر بارها تاکید کرده که پادشاهی عربستان برای برقراری مجدد روابط شرایطی گذاشته که پذیرفتن آن ها به معنی نادیده گرفتن حاکمیت کشور ماست. سماجت بر شرایطی اینچنینی باعث شده بسیاری از قطری ها، شامل وزیر دفاع این کشور، تاکید کنند که حتی در صورت برقراری مجدد روابط با آل سعود، هرگز سطح آن همانند دوره پیش از حصر نخواهد بود. بنابراین در مجموع می توان گفت که بلندپروازی بن سلمان برای ایجاد هژمونی آل سعود در کشورهای عربی، باعث جدا شدن دوحه از محور ریاض شد.
سعد الحریری: خاندان حریری متنفذترین مهره های عربستان در لبنان محسوب می شدند. رفیق حریری مدت ها در عربستان زندگی کرد و پسرش سعد، که بعدها نخست وزیر لبنان شد، در عربستان بدنیا آمد و تابعیت سعودی داشت. سعد الحریری در لبنان، به عنوان اهرم فشار عربستان ضد حزب الله و ایران عمل می کرد و بارها سید حسن نصرالله را به باد انتقاد گرفت. حریری روابط بسیار دوستانه ای با محمد بن سلمان داشت و از مواضع سیاسی او ضد حزب الله و تهران حمایت می کرد. با هدایت ریاض، حریری و همپیمانانش مدت ها برای تشکیل یک دولت در لبنان سنگ اندازی کردند و به همین علت بحران "بی دولتی" در لبنان نزدیک به دو سال طول کشید. دست آخر اما سعد حریری با حزب الله به توافق رسید و دولتی به نخست وزیری وی تشکیل شد. حریری پس از بدست گرفتن قدرت هرچند به انتقادات گاه وبیگاه از محور مقاومت ادامه می داد ولی رویکرد جدی برای مقابله با حزب الله اتخاذ نکرد و حتی گام های مثبتی برای نزدیکی با ایران برداشت. آخرین گام در این راستا دیدار با علی اکبر ولایتی بود که پس از آن، حریری به ریاض فراخوانده شد و در بازداشت خانگی قرار گرفت. در همین زمان اخباری منتشر شد که نشان می داد عربستان خواستار جایگزین کردن برادر سعد الحریری به جای او است . گروگان گرفتن سعد حریری از سوی آل سعود و سماجت این خاندان بر ادامه یافتن بازداشت نخست وزیر لبنان، باعث ایجاد حس تحقیر شدیدی در میان طیف حریری ها در لبنان شد و از این نقطه، حریری ها دیگر همچون گذشته پا در رکاب ال سعود نگذاشتند.
ملک عبدالله دوم: اردن سال هاست که متحد استراتژیک عربستان محسوب می شود و تقریبا در هیچ پرونده منطقه ای، از سعودی ها فاصله نگرفته است. در طول نزدیک به 19 سالی که ملک عبدالله دوم سکان هدایت اردن را به دست داشته، آن را به سوی محور ریاض پیش می برده و حتی در مسئله مقابله با ایران، بسیار زودتر از ریاض، در سال 2004، با برجسته سازی موضوع"هلال شیعی" کوشید بر ایران هراسی ها دامن بزند. اما حتی اردن با سابقه اتحاد بسیار عمیق با عربستان هم از یکجانبه گرایی های محمد بن سلمان به تنگ آمده و پالس هایی برای تغییر جهت سیاست خارجی خود می فرستد. مسئله اردن با عربستان از پرونده قدس آغاز شد؛ زمانی که ریاض برخلاف انتظار، هیچ موضع قاطعی ضد تصمیم ترامپ نگرفت، بلکه برعکس، به تل آویو پیام های مثبتی مخابره کرد. ملک عبدالله دوم اما در مقابله با این ماجرا جدی تر وارد عمل شد و مخالفت خود با تصمیم ترامپ را اعلام کرد. پس از این، نمایندگان پارلمان اردن عکس های پادشاه خود را روی سینه چسباندند و زیر آن نوشتند "خادم قبله اول". این اقدام کنایه ای به ملک سلمان بود که خود را "خادم حرمین شریفین" می خواند و در مقابل قدس، "قبله اول" سکوت اختیار کرده است. پس از آن هم برخی از اعضای پارلمان اردن با کاردار سوریه دیدار کردند و این گامی بسیار مهم در راستای بهبود روابط با دولت بشار اسد به شمار می رفت (نباید از یاد برد که ملک عبدالله دوم، اولین شخصیت سیاسی بود که از بشار خواست قدرت را واگذار کند).
با مشاهده این تحرکات، عربستان کمک های خود به امان را قطع کرد و در نتیجه این اقدام، اقتصاد اردن دچار تنش شد. به تازگی مردم اردن در تظاهراتی، اعتراض خود را به گرانی ها اعلام داشتند و ملک عبدالله دوم در پاسخ به این اعتراضات گفت:«کمک های اقتصادی به ما به خاطر حمایت از قدس قطع شده است». دولت سعودی همچنین کوشید از کودتای برادر پادشاه اردن و عمو زاده هایش (در مجموع 3 نفر دخیل بودند) حمایت کند که ملک عبدالله از این ماجرا باخبر شد و کودتا را در نطفه خفه کرد. به گزارش پایگاه بریت پارت امریکا، او سپس کودتاچیان را از مناصب نظامی خلع کرد و سیاست هوشمندانه تری در قبال محمد بن سلمان در پیش گرفت. اردن حتی تحرکاتی برای نزدیکی به ایران هم داشته است. رئیس پارلمان اردن، با سفیر ایران در این کشور دیدار کرد و حتی قرار بود که در صدر هیئتی پارلمانی به ایران بیاید که این قضیه به صورتی مشکوک اتفاق نیفتاد. توضیح آن که با وجود اعلام زمان سفر هیئت پارلمانی اردن به ایران، این هیئت در موعد مقرر به تهران سفر نکرد و رسانه ها و مسئولین سیاسی پیرامون این مسئله توضیحی ندادند. بطور کلی می توان گفت که با تکروی های آل سعود، امان هم از محور ریاض فاصله گرفته و دیگر همچون گذشته، دوشادوش عربستان ضد محور مقاومت نمی ایستد.
جمع بندی
یکجانبه گرایی های محمد بن سلمان و تلاش وی برای ایجاد هژمونی عربستان در میان دولت های عربی، باعث شده سه مهره بسیار مهم را از محور ریاض دور کند. این سه مهره نفوذ عربستان را به ترتیب در سه کشور قطر، لبنان و اردن کم کرده اند. با مشاهده شواهد و قرائن موجود می توان گفت جاه طلبی های ولیعهد جوان عربستان که عملا پادشاه دوفاکتوی این کشور است، باعث جدایی امان، بیروت و دوحه از محور ریاض شده که می تواند در دراز مدت، موقعیت این محور عربی را در مقابله با محور مقاومت به رهبری ایران تضعیف کند.